برای موفقیت در بازار های مالی باید با ابزار های پیشرفته و آموزش آن را تکمیل کرد
چرا اکثر افراد در معاملات خود ضرر می کنند ؟ در این مقاله از نظر روانشناسی معامله گری به این سوال پاسخ خواهیم داد
بازارهای مالی مانند پازلی هستند که با استفاده از برخی ابزارهای پیشرفته می شود قطعات آن را تکمیل کرد
اما نکته مهم این است که باید قطعه های پازل را در جای درست خود قرار دهیم.
در واقع حتی اگر شخصی از بزار های پیشرفته استفاده کند تا آموزش ندیده باشد و از خود تحلیل های نداشته باشد، نمی تواند تکه های پازل را به درستی کنار هم قرار دهد.
و تا نتواند این پازل ها را در جای صحیح خود قرار دهد در معاملات خود موفق نخواهد شد.
چیدن قطعات پازل در کنار هم به روانشناسی و فردیت هر شخص بر می گردد
در این مقاله به نظم و انضباط شخصی و چگونگی غلبه کردن بر ترس های رفتاری اشاره خواهد شد پس در ادامه با ما همراه باشید .
این محتوا توسط سایت تکنیک ( teknek.ir ) تولید شده است .
چرا در اکثر معاملات شکست می خوریم و ضرر می کنیم ؟
بیش از ۹۰ درصد معاملهگرها، روزانه ضرر میکنند و کسانی به سودهای مستمر روزانه و ماهانه میرسند که نگرشی بر اساس انضباط ذهنی و شخصیت شناسی داشته باشند.
افرادی که در زمینه بازارهای مالی از مشاوره و معرفی سهم ها توسط مشاوران (تحت عنوان سیگنال فروشی یا کانال VIP) استفاده میکنند نمی توانند سود کامل را کسب کنند (در صورتی که در بهترین حالت، مشاوره درستی داده شده باشد) زیرا هر شخص نسبت به فرد دیگر، در سطوح متفاوتی از خودشناسی است و این خودشناسی در مدیریت کردن افکار تأثیر بسیاری دارد.
چرا معامله گران موفق ، در معاملات خود موفق می شوند ؟
معامله گر ها و نوسان گیری های موفق پشت سیستم سحر و جادو نمی کنند بلکه نکته مشترک تمامی برنده ها، نظم شخصی، خویشتن داری و انعطاف پذیر بودن ذهن آنهاست بدین صورت که آنها استراتژی های خاصی دارند که به آنها در معاملات خود کمک می کندو باعث افزایش اعتماد به نفس و کاهش ترس شان می شود.
یکی دیگر از نکات مشترک بین افراد موفق و شکست خورده در معاملات
یکی دیگر از نکات مشترک که بین دو گروه اقلیت و اکثریت وجود دارد استرس ضرر کردن است که اقلیت به سمت مباحث روانشناختی حرکت کرده و با شناخت خود و ساخت یک استراتژی معاملاتی پیشرفته جریان معاملاتی خود را بهبود داده اند (که البته این مورد در باهوشترین افراد هم چندین سال طول کشیده است)
و اکثریت که بیشتر کنترل بیرونی دارند حرکت بازار را اشتباه میدانند نه تحلیل های خود را.
قبل از انجام معامله سعی کنید آرامش خود را به دست آورید
مورد دیگری که در اکثریت منابع تاکید میشود این است که معاملهگر نباید در فشار مالی باشد تا بتواند با تمرکز کافی معامله کند و هر معامله غلط مهری به اتمام زندگیاش نباشد.
در غیر این صورت معاملهگر با اضطراب و استرس پا به انجام معامله گذاشته و اگر هم سودی کسب کند سریعاً از دست خواهد داد و شرایط رفته رفته بدتر خواهد شد.
نظم شخصی، خویشتن داری، کنترل احساسات و انعطاف پذیر بودن ویژگی ذاتی هر فرد نیست بلکه ویژگی هایی است که انسان در طول مسیر زندگی خود با سعی و خطا به دست می آورد که البته هزینه گزافی هم برای این مورد می پردازد و نهایت چیزی که به دست می آورند فردیت و یک استراتژی معاملات مناسب است.
البته برخی میان بر های در این مسیر میزنند و با استفاده از آموزش دیدن و یادگیری استراتژی های دیگران که جواب داده سعی می کنند زودتر به فردی تبدیل شوند که معاملات خود را با سود به پایان می رساند
برای همین وب سایت تکنیک یکی از این راه های میان بر را برای شما عزیزان آماده کرده است
یک استراتژی که آزمایش خود را در سالیانه متوالی پس داده و هزینه های زیادی برای به دست آمدنش داده شده
برای یادگیری این استراتژی می توانید روی لینک زیر بزنید
هیچ معاملهگری موفق نمیشود مگر اینکه به حالتی برسد که بتواند از رفتار هیجانی خود جلوگیری کند و از یک استراتژی خوب و عالی استفاده کند. تا خطاهای مغز را کنترل کند و نظم شخصی داشته باشد.
یکی از مسیر های تبدیل شدن به یک فرد موفق
افراد موفق از همان اول موفق نبوده اند بلکه در طول زمان به صورت سعی و خطا به بازار تسلط پیدا میکنند.
داشتن نظم شخصی در مدیریت حالت ها و کنترل کردن هیجانات در حرکات غیر منتظره بسیار حیاتی است که رفته رفته در شخصیت خود فرد هم تأثیر میگذارد به صورتی که اعتماد به نفس فرد افزایش یافته و موجب میشود فرد دور از باازر نیز شخصیت خویشتن داری داشته باشد.
تاثیر افزایش اعتماد به نفس در معاملات چیست ؟
هرچقدر ویژگی های منفی نظیر نداشتن نظم، احساسی بودن و رفتار هیجانی در فرد به پایینترین حد خود برسد باعث افزایش اعتمادبهنفس شده و همیشه فرد رفتار مناسب را برای هر شرایطی نشان میدهد و با بالا رفتن اعتمادبهنفس، ترس و اضطراب فرد معاملهگر پایین میآید.
به تحلیل های خود پایبند باشید و به دنبال تایید دیگران نباید
معاملهگر باید الگوی فکری مناسبی برای خود داشته باشد. نباید بهگونهای باشد که برای حرف های خود و تحلیل های خود دنبال تائید از معامله گرهای دیگر یا سایر افراد باشد و باید عزت نفس خود را همراه با اعتماد به نفس افزایش دهد تا بتواند به معامله گری قهار تبدیل شود.
دقت شود که عزتنفس یعنی فرد به خود و فردیت خود باور داشته باشد ولی اعتمادبهنفس یعنی فرد در انجام کاری حرفهای باشد بهطوریکه گویا برای این کار زاده شده است.
برای افزایش اعتماد و عزت نفس یک استراتژی معاملاتی قوی داشته باشید
افراد معاملهگر در ذهن خود فلسفهای برای زندگی کردن و فکر کردن بایستی داشته باشند یعنی چارچوب و استراتژی قوی برای خود داشته باشد و با رعایت کردن آن قوانین، باعث بالا رفتن اعتماد به خود و رسیدن به فردیت شوند. در واقع این رفتار حیاتی ترین موضوع برای رسیدن به سود مستمر در بازار و باقی ماندن در بازار است.
شکست های خود را به بپذیرید و از آنها درس بگیرید
منطقی است که انسان هنگام شکست همهچیز را کنار گذاشته و به داراییهای خود فکر کند چون هنوز زنده و سالم است و میتواند فکر کرده و تصمیم بگیرد و در آن موقع است که میفهمد قدرت تعمل مهم ترین دارایی است که دارد.
اگر اشتباهی میکنید یا در معاملهای ضرر میکنید نباید خود را تنبیه کنید. بلکه صرفاً باید آن را قبول کنید و با قبول کردن باخت دیگر ترسی برای شما وجود نخواهد داشت و باعث میشود دیدتان به بازار تغییر یابد
سعی کنید از اشتباه های معاملات خود درس بگیرید و آنها رو گوشه ای برای خود یاد داشت کنید تا ذهنتان به ماند
چرا شکست خوردن باعث تقویت انسان می شود ؟
شکست خوردن و از دست دادن همهچیز باعث میشود فرد قوی شود چون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد درنتیجه ترسی ندارد و هنگامیکه انسان چیزی برای از دست دادن نداشته باشد قوی میشود. این نوع بینش بیشتر شبیه اجباری بودن است چون دیگر انتخابی جز قوی شدن و تغییر الگوی فکری برای فرد باقی نمیماند و باعث میشود دیگر استرسی برای از دست دادن چیزهایی که دارد نداشته باشد و این شکستها و قوی شدنها باعث میشود تا انسان به خودشناسی برسد.
خلاصه آنچه در مقاله چرا اکثر افراد در معاملات خود ضرر می کنند گفته شد
تحلیل کردن کار راحتی است اما معامله کردن به خاطر اینکه ترس از دست دادن دارایی دارد کمی دشوار به نظر میرسد که فرد باید در این مورد کمی سنجیده عمل کرده و خویشتن دار باشد و اشتباه خود را بپذیرد.
این موارد ویژگی های اکتسابی نیستند که از ابتدا در فرد وجود داشته باشد و یاد گرفتن این موارد به تجربه، تمرین و تکرار زیادی نیاز دارد. به همین دلیل، اکثر معامله گر های بازنده در ۲ الی ۳ سال اول معامله گری خود، از بازار خارج میشوند چون ممکن است در فشار های مالی باشند یا هم این بازار زمین بازیشان نباشد. اما افرادی که به ثبات و پایداری میرسند و از یک استراتژی معاملاتی خوب و بی نقص استفاده می کنند قطعاً بعد از مدت ها به الگوی فکری ثابتی در بازار دست پیدا میکنند. ممکن است برخی در طول معاملهگری خود بارها همه چیز را از دست داده و دوباره از نو شروع کنند اما به خاطر اینکه هر بار آمادهتر و با دقت بیشتری ظاهر میشوند احتمال خطای خود را کمتر میکنند و به این نتیجه میرسد که همیشه بازار ها در حال ریزش نیستند و روزهای خوب خواهد آمد و مهمتر آن است که برآیند معاملات او در روزهای مثبت و منفی، نسبت به سایر بازارهای موازی بهتر باشد.